فهرست مطالب

مجله دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان
سال بیست و یکم شماره 10 (پیاپی 165، دی 1401)

  • تاریخ انتشار: 1401/11/15
  • تعداد عناوین: 8
|
  • محسن رضائیان* صفحات 1005-1006

    در یکی از سخن های سردبیری مجله دانشگاه، به توضیح انواع مقالات غیر پژوهشی (Non-research articles) پرداختیم. در همان جا توضیح دادیم که یکی از انواع مقالات غیر پژوهشی بسیار مهم که می تواند توسط دانشمندان نوشته شود، مقالات مروری بر کتاب (Book Review) است [1]. علاوه بر این، تاکنون نیز برای آشنایی هر چه بیشتر خوانندگان فرهیخته مجله دانشگاه، هفت مقاله مروری بر کتاب را به چاپ رسانده ایم [8-2]. نگارش این گونه مقالات، از چنان اهمیتی برخوردار است که نگارنده، اولین مقاله به زبان انگلیسی در زندگی حرفه ای خود را، به نگارش یک مقاله مروری بر کتاب اختصاص داده است [9]. از همین رو، هدف از نگارش این سخن سردبیری، توضیح دقیق از نحوه نگارش یک مقاله مروری بر کتاب می باشد. همچنین، این مقاله، فراخوانی است که به وسیله آن از تمام خوانندگان و نویسندگان مجله دانشگاه در خواست می گردد تا نسبت به نگارش و ارسال یک مقاله دقیق مروری بر کتاب، اقدام نمایند.
    در مقالات مروری بر کتاب، هدف این است که یک دانشمند، کتابی را که به تازگی در حوزه تخصصی خود منتشر شده است را به دقت و به شکل نقادانه ای مطالعه نماید. بر اساس این مطالعه دقیق و نقادانه است که وی می تواند یک ارزیابی جامع، موشکافانه، دقیق اما کوتاهی از کتاب را برای سایر همکاران خود تهیه و ارایه نماید. در این ارزیابی، وی ابتدا به معرفی مشخصات دقیق کتاب مورد نظر خود می پردازد. اینکه موضوع کتاب چیست؟ توسط چه کسانی به رشته تحریر در آمده است؟ خوانندگان کتاب شامل چه کسانی می شوند؟ کتاب توسط چه انتشاراتی و در چه زمان و مکانی به چاپ رسیده است؟ و اینکه آیا نوبت اول انتشار کتاب یا نوبت های بعدی آن است. اگر نوبت های بعدی است، نوبت چندم را شامل می شود؟
    پس از این مقدمه اولیه که به معرفی جامع کتاب می پردازد، فرصت آن فرا می رسد که به چهارچوب و ساختار کتاب، پرداخته شود. برای مثال، پیام های مهم و اصلی کتاب چیست؟ کتاب، چند فصل را شامل می شود و هرفصل، به چه موضوعی پرداخته است؟ شیوه نگارش فصول مختلف کتاب، چگونه است؟ استنادهای مورد استفاده در کتاب، در مجموع چگونه است؟ اگر قبلا کتاب یا کتب مشابهی در این زمینه چاپ شده است، تفاوت کتاب حاضر در مقایسه با سایر کتب چاپ شده در چیست؟ و در مجموع، نقاط قوت کتاب حاضر شامل چه مواردی می شود؟
    پس از ارایه یک گزارش کامل از ارزیابی کتاب و جنبه های مثبت آن، اکنون نوبت به آن می رسد که در درباره ی نقاط ضعف احتمالی کتاب نیز، مطالبی را عنوان کرد. برای مثال، آیا کتاب موضوع مهم یا نسبتا مهمی را از قلم انداخته است؟ آیا نویسندگان کتاب می توانستند توضیحات خود را پیرامون یک نکته، به شیوه ی جامع و دقیق تری ارایه نمایند؟ آیا آن ها می توانستند از منابع بیشتری استفاده نمایند؟ آیا آن ها می توانستند از منابع به روزتری استفاده نمایند؟ آیا جای خالی یک فصل، یا یک نکته مهم به چشم می خورد.
    برای نمونه، در دومین مقاله مروری بر کتابی که راقم این سطور به زبان انگلیسی، پیرامون کتاب "اپیدمیولوژی به زبان ساده" به رشته تحریر در آورده است، یکی از نکات جا افتاده در کتاب، نپرداختن به تاریخچه دانش اپیدمیولوژی، قلمداد شده است [10]. در انتهای یک مقاله مروری بر کتاب نیز، راقم آن باید در مجموع پیشنهاد نماید که آیا تهیه و خواندن کتاب را برای همکاران متخصص خود، پیشنهاد می نماید؟ و اگر آن ها باید به هنگام خواندن کتاب به نکات خاصی توجه نمایند، آن نکات چیست؟
    همان طور که در ابتدای این سخن سردبیری به آن اشاره گردید، با توجه به اهمیت نگارش مقالات مروری بر کتاب، مجله دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان آمادگی خود را برای انتشار این قبیل مقالات که با دیدی عالمانه و نقادانه نوشته شده باشد را اعلام می نماید.

    کلیدواژگان: مروری بر کتاب
  • فرشاد امیرخیزی، سودابه حامدی شهرکی، شیما شریفان، عباس پیشدادیان* صفحات 1007-1024
    زمینه و هدف

    با توجه به شواهد علمی موجود در زمینه نقش کلیدی ویتامین D در کنترل مسیرهای متابولیکی، این مطالعه با هدف تعیین ارتباط سطح سرمی ویتامین D با برخی نشانگرهای متابولیکی در بیماران مبتلا به کبد چرب غیرالکلی (NAFLD;Non-alcoholic fatty liver disease) انجام شد.

    مواد و روش ها

    این مطالعه توصیفی بر روی 122 بیمار مبتلا به NAFLD مراجعه کننده به کلینیک شیخ الرییس شهر تبریز که بر اساس غلظت سرمی ویتامین D به گروه های "ویتامین D کافی" (46 نفر) و "کمبود ویتامین D" (76 نفر) تقسیم شده بودند، انجام شد. تشخیص NAFLD توسط التراسونوگرافی در ناحیه شکم انجام شد، و غلظت سرمی گلوکز، کلسترول تام (TC)، لیپوپروتیین های با چگالی پایین (LDL-c)، لیپوپروتیین های با چگالی بالا (HDL-c) و همچنین شاخص مقاومت انسولینی (HOMA-IR) به عنوان نشانگرهای متابولیک اندازه گیری شد. غلظت سرمی ترانس آمینازهای کبدی و شدت استیاتوز کبدی به عنوان معیارهای عملکرد کبدی مورد بررسی قرار گرفت. 

    یافته ها

    غلظت سرمی انسولین (024/0=p)، LDL-c (001/0>p) و HOMA-IR (011/0=p) در بیماران مبتلا به NAFLD دارای کمبود ویتامین D به طور معنی داری بیشتر از بیماران دارای سطوح کافی این ویتامین بود. هم چنین، غلظت سرمی آنزیم آلانین آمینوترانسفراز (ALT) (005/0=p) و فراوانی درجات شدید استیاتوز کبدی با وضعیت ویتامین D ارتباط معکوس داشت (042/0 =p). پس از تعدیل اثر احتمالی عوامل مداخله گر ، شانس داشتن هایپرکلسترولمی (009/0=p) و LDL-c بالا (011/0=p) در بیماران دارای کمبود ویتامین D به طور معنی داری افزایش یافت.

    نتیجه گیری

    یافته های این مطالعه نشان داد که کمبود ویتامین D با شانس بالاتر اختلالات چربی خون و شدت بیشتر استیاتوز کبدی در بیماران مبتلا به NAFLD ارتباط دارد.

    کلیدواژگان: ویتامین D سرم، الگوی چربی خون، گلوکز سرم، مقاومت به انسولین، کبد چرب غیرالکلی
  • سامره دهقانی سلطانی، محمد محسن تقوی، نسترن السادات هاشمی مدنی، زینب سیریزی نژاد، احمد شبانی زاده، زهرا تقی پور، اکرم ملاحسینی، عبدالرضا بابائی* صفحات 1025-1036
    زمینه و هدف

    اندازه گیری ابعاد استخوان ها از دیدگاه جراحی های مرتبط با استخوان و مفاصل اهمیت ویژه ای دارد. موقعیت سوراخ تغذیه ای و ابعاد استخوان ها در جمعیت های مختلف متفاوت می باشد. هدف این مطالعه تعیین برخی ابعاد آنتروپومتری و توپوگرافی سوراخ های تغذیه ای در استخوان های ران و درشت نی می باشد.

    مواد و روش ها

     در این مطالعه توصیفی، ابعاد آنتروپومتری 45 استخوان ران و 25 استخوان درشت نی با استفاده از کالیپر، متر و گونیامتر اندازه گیری شد. تعداد، شکل، موقعیت و ابعاد سوراخ های تغذیه ای نیز ارزیابی شد. این اندازه گیری ها در سال 1401 و بر روی استخوان های موجود در موزه آناتومی دانشکده پزشکی رفسنجان انجام شد. نتایج به صورت فراوانی، درصد فراوانی، میانگین، انحراف معیار، حداقل و حداکثر گزارش شدند.

    یافته ها

     در استخوان ران، 06/88 درصد (59 عدد) و در درشت نی تمامی سوراخ ها بیضی شکل بودند. هم چنین، در استخوان های ران و درشت نی به ترتیب 30/40 (27 عدد) و 50 درصد (13 عدد) سوراخ های تغذیه ای در یک سوم فوقانی جسم قرار داشتند. میانگین دور گردن و سر ران به ترتیب 47/10 و 90/13 سانتی متر و میانگین طول جسم استخوان های درشت نی و ران به ترتیب 08/34 و 92/42 سانتی متر بود. هم چنین، میانگین زاویه بین جسم و گردن و زاویه چرخش گردن ران 5/129 و 88/13 درجه بود. طول کوندیل داخلی و خارجی ران 89/9 و 57/10 و عرض آن ها به ترتیب 04/3 و 58/3 سانتی متر بود. طول کوندیل داخلی و خارجی درشت نی 96/3 و 55/3 و عرض آن ها نیز به ترتیب 67/2 و 69/2 سانتی متر بود.

    نتیجه گیری

     جمع آوری اطلاعات آنتروپومتری مختص هر جمعیت به منظور کاربردهای بالینی امری ضروری می باشد.

    کلیدواژگان: آنتروپومتری، سوراخ تغذیه ای، استخوان ران، استخوان درشت نی، توپوگرافی​​​​​​​
  • راضیه پاک، مجید محمودعلیلو*، منصور بیرامی، عباس بخشی پور رودسری صفحات 1037-1054
    زمینه و هدف

    اختلال اضطراب اجتماعی (Social anxiety disorder; SAD) رایج ترین اختلال اضطرابی به شمار می رود. اغلب افراد مبتلا به اضطراب اجتماعی نسبت به نشانه های تهدید آمیز سوگیری دارند. مطالعه حاضر با هدف مقایسه سوگیری توجه در دانشجویان مضطرب اجتماعی، با نشانه اضطراب اجتماعی و بهنجار در دانشگاهای شهر تبریز طراحی شد.

    مواد و روش ها

     پژوهش حاضر به روش توصیفی و جامعه آماری مطالعه حاضر شامل کلیه دانشجویان در سال تحصیلی 1400-1401 دانشگاه های شهر تبریز بود. از بین شرکت کنندگان 90 نفر به صورت هدف مند انتخاب شدند. ابزار سنجش در این پژوهش مصاحبه تشخیصی ساختار یافته بر اساس  DSM-5(Diagnostic and Statistical Manual of Mental Disorders) و پرسش نامه های اضطراب اجتماعی Connor (Connor's Social Phobia Inventory)، افسردگی Beck، اضطراب فراگیر Spitzer و آزمایه رایانه ای سوگیری توجه بود. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل واریانس چندمتغیره انجام گرفت.

    یافته ها

     نتایج تحلیل واریانس چندمتغیره بر سوگیری توجه به جلوه هیجانی نشان داد که افراد گروه مضطرب اجتماعی در مقایسه با گروه بهنجار به شکل معنی داری مدت زمان بیشتری را صرف توجه به جلوه های هیجانی غم، خشم، انزجار و ترس داشته اند (001/0>P). هم چنین، افراد با نشانه اضطراب اجتماعی نسبت به گروه بهنجار مدت زمان بیشتری را صرف توجه به جلوه های هیجانی خشم داشته اند (001/0>P).

    نتیجه گیری

    نتایج مطالعه حاضر نشان داد افراد مضطرب اجتماعی و افراد با نشانه اضطراب اجتماعی نسبت به جلوه های هیجانی سوگیری توجه نشان می دهند. دانش در مورد سوگیری توجه در افراد مضطرب اجتماعی می تواند منجر به افزایش درک و آگاهی از رفتار این فراد برای مشاوره و روان درمانی شود.

    کلیدواژگان: اختلال اضطراب اجتماعی، دانشجو، سوگیری توجه
  • مژگان روحی، علیرضا منظری توکلی*، مهشید تجربه کار صفحات 1055-1070
    زمینه و هدف

    بیماران همودیالیزی در معرض خطر ات روان شناختی مرتبط با سلامت هستند و درمان شناختی رفتاری می تواند نقش موثری در بهبود ویژگی های روان شناختی مرتبط با سلامت داشته باشد. لذا این پژوهش با هدف تعیین تاثیر درمان شناختی رفتاری بر خودشناسی انسجامی، تنظیم هیجان و کیفت زندگی بیماران همودیالیزی در شهر کرمان انجام شد.

    مواد و روش ها

     پژوهش حاضر از نوع نیمه تجربی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل است. جامعه آماری این پژوهش بیماران بیمارستان شفا و کلینیک جواد الایمه(ع) شهر کرمان در سال 1401 بودند. با روش نمونه گیری در دسترس 30 نفر بیمار همودیالیزی بر اساس ملاک های ورود به مطالعه انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند (هر گروه 15 نفر). گروه آزمایش تحت آموزش 8 جلسه 75 دقیقه ای با فراوانی دو بار در هفته قرار گرفتند و گروه کنترل در لیست انتظار برای آموزش ماند. مشارکت کنندگان با پرسش نامه های خودشناسی انسجامی، تنظیم هیجان و کیفیت زندگی مورد ارزیابی قرار گرفتند و داده ها با آنالیز واریانس دوطرفه با اندازه گیری های مکرر تجزیه و تحلیل شدند.

    یافته ها

     میانگین نمرات خودشناسی انسجامی، تنظیم هیجان و کیفیت زندگی قبل از مداخله به ترتیب در گروه درمان شناختی رفتاری 68/26، 93/37، 27/60 و در گروه کنترل67/26، 95/37، 60/59 بود (05/0<P)، اما پس از مداخله، میانگین نمرات ویژگی های روان شناختی مورد بررسی در گروه درمان شناختی رفتاری افزایش معنی داری نسبت به گروه کنترل نشان داد (001/0>P).

    نتیجه گیری

    نتایج مطالعه حاکی از تاثیر مداخله درمان شناختی رفتاری بر بهبود ویژگی های روان شناختی مورد بررسی در گروه آزمایش بود. بنابراین می توان از این مداخله به عنوان درمان مکمل در بیماران همودیالیزی استفاده نمود.

    کلیدواژگان: درمان شناختی رفتاری، خودشناسی انسجامی، تنظیم هیجان، کیفیت زندگی، بیماران همودیالیزی
  • فائزه اسماعیلی رنجبر، حسن احمدی نیا، محسن رضائیان، مجتبی سنجی رفسنجانی، شکیبا گروهی، افسانه اسمعیلی رنجبر* صفحات 1071-1084
    زمینه و هدف

    احیاء قلبی-ریوی (Cardiopulmonary resuscitation) روشی مداخله ای در به تاخیر انداختن مرگ یا پیش گیری از مرگ در افراد دچار ایست قلبی-ریوی است. با توجه به این که پرستاران معمولا اولین افرادی هستند که با چنین موردی مواجهه می شوند، لذا هدف از این مطالعه، تعیین میزان آگاهی پرستاران از آخرین دستورالعمل های احیاء قلبی-ریوی در بیمارستان علی ابن ابی طالب(ع) رفسنجان می باشد.

    مواد و روش ها

    در این مطالعه توصیفی، میزان آگاهی 279 نفر از پرستاران از دستورالعمل های احیاء قلبی-ریوی در بیمارستان علی ابن ابی طالب (ع) رفسنجان در سال 1398 مورد بررسی قرار گرفت. افراد به صورت سرشماری انتخاب شدند. سطح آگاهی پرستاران با استفاده از پرسش نامه ای برگرفته از آخرین دستورالعمل های احیاء قلبی-ریوی بر اساس گایدلاین های انجمن قلب آمریکا اندازه گیری شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون های t مستقل، آنالیز واریانس یک طرفه، مجذور کای و دقیق فیشر انجام شد.

    یافته ها

    میانگین و انحراف معیار سن افراد شرکت کننده در این مطالعه 01/7 ± 59/34 سال بود که 182 نفر (2/65 درصد) زن و بقیه مرد بودند. نمره آگاهی افراد 57/5 ± 84/71 (بیشترین نمره 06/84 و کمترین 17/52) برآورد گردید که 9 نفر (2/3 درصد) سطح آگاهی ضعیف، 255 نفر (4/91 درصد) خوب و 15 نفر (4/5 درصد) دارای سطح آگاهی عالی بودند. سطح آگاهی پرستارانی که سابقه گذراندن دوره احیاء قلبی-ریوی را داشتند نسبت به سایرین معنادار نبود (544/0=P).

    نتیجه گیری

    سطح آگاهی اکثر پرستاران در مورد احیاء قلبی-ریوی خوب می باشد و پیشنهاد می شود جهت افزایش سطح آگاهی پرستاران، آموزش عملی، انجام تمرینات و ارزیابی های دوره ای در حیطه احیاء قلبی-ریوی برای پرستاران در نظر گرفته شود.

    کلیدواژگان: احیاء قلبی-ریوی، پرستاران، آگاهی، ایست قلبی-ریوی، رفسنجان
  • سپیده سفید بخت، محمد زارع نژاد*، میلاد قصری فرد، همایون حسینی نژاد، سعید غلامزاده، علیرضا درودچی صفحات 1085-1092
    زمینه و هدف

    قصور پزشکی به عنوان سهل انگاری حرفه ای ممکن است باعث صدمه یا مرگ بیمار شود. هدف از انجام این مطالعه تعیین موارد شکایت از متخصصین رادیولوژی و کادر درمانی ارجاع شده به پزشکی قانونی استان فارس می باشد.

    مواد و روش ها

    در این مطالعه توصیفی، به صورت گذشته نگر کلیه پرونده های شکایت از قصور پزشکی رشته تخصصی رادیولوژی از سال 1380 الی 1399 که در اداره کل پزشکی قانونی استان فارس مطرح گردیده اند، مورد بررسی قرار گرفت. از آمار توصیفی جهت گزارش یافته ها استفاده شد.

    یافته ها

    در مطالعه حاضر تعداد 64 مورد شکایت صورت گرفت. بر اساس نتیجه کمیسیون نیز تعداد 38 پرونده (37/59 درصد) از موارد شکایت تبریه و تعداد 22 مورد (37/34 درصد) نیز محکوم گردیدند. از نظر نوع قصور، تعداد 10 مورد (62/15 درصد) عدم رعایت نظامات دولتی بوده و در 9 مورد (06/14 درصد) نیز قصور مرکب رخ داده بود.

    نتیجه  گیری

     در مطالعه حاضر، فراوان ترین نوع قصور، عدم رعایت نظامات دولتی و نیز قصور مرکب بود.

    کلیدواژگان: قصور پزشکی، رادیولوژی، پزشکی قانونی، استان فارس
  • مسلم کوهگردی، محمد اسدپور، سیده شیرین لطفی پور، مصطفی نصیرزاده* صفحات 1093-1100
    زمینه و هدف

    معلمان نقش کلیدی در کاهش عوارض پیش آمدهای اورژانسی دارند. این پژوهش با هدف تعیین دانش، نگرش و رفتار معلمان مدارس ابتدایی شهر رفسنجان در خصوص پیش آمدهای اورژانسی بیماری دیابت و سوانح و حوادث در مدارس انجام گردید.

    مواد و روش ها

    پژوهش توصیفی حاضر در میان 100 معلم مدارس ابتدایی شهر رفسنجان به روش سرشماری انجام گردید. داده ها به صورت پرسش نامه در سه بخش اطلاعات دموگرافیک، ارزیابی دانش، نگرش و رفتار جمع آوری و با استفاده از آزمون آماری همبستگی Pearson، آزمون t دو نمونه مستقل و آنالیز واریانس یک طرفه تجزیه و تحلیل گردیدند.

    یافته ها

    بین نمره نگرش در خصوص بیماری دیابت با سن (240/0=r، 016/0=p) و با سطح تحصیلات (013/0=p) و بین نمره نگرش معلمان در خصوص سوانح و حوادث با سن (217/0=r،، 030/0=p) و رفتار آنان با سن (242/0=r، 015/0=p) همبستگی مستقیم و ارتباط معنی داری مشاهده شد.

    نتیجه گیری

    علی رغم مطلوبیت نمره دانش، نگرش و رفتار معلمان، اجرای برنامه های بازآموزی با هدف ارتقاء دانش، نگرش و عملکرد معلمان با سن کمتر پیشنهاد می گردد.

    کلیدواژگان: دانش، نگرش، رفتار، پیش آمدهای اورژانسی، دیابت، سوانح و حوادث، معلم، رفسنجان
|
  • Mohsen Rezaeian* Pages 1005-1006
  • Farshad Amirkhizi, Soudabeh Hamedi-Shahraki, Shima Sharifan, Abbas Pishdadian* Pages 1007-1024
    Background and Objectives

    Since vitamin D has been shown to have an important function in the regulation of metabolic pathways, this study aimed to investigate the association between serum levels of vitamin D with a number of metabolic indicators in patients with non-alcoholic fatty liver disease (NAFLD).

    Materials and Methods

    This descriptive study was conducted on 122 patients with NAFLD referred to Sheikh Alreis Clinic in Tabriz, who were categorized into "vitamin D sufficient" (n=46) and "vitamin D deficient" (n=76) based on their serum vitamin D concentrations. NAFLD was diagnosed by upper abdomen ultrasonography, and the fasting serum concentrations of glucose (FBS), total cholesterol (TC), triglyceride (TG), low-density lipoprotein cholesterol (LDL-c), high- density lipoprotein cholesterol (HDL-c) as well as Homeostatic Model Assessment for Insulin Resistance (HOMA-IR) were measured as metabolic markers. Serum concentration of liver transaminase enzymes and liver steatosis severity were assessed as liver function criteria.

    Results

    Serum concentrations of insulin (p=0.024), LDL-c (p<0.001), and HOMA-IR (p=0.011) were significantly higher in the NAFLD patients with vitamin D deficiency compared to the patients with sufficient vitamin D. Moreover, vitamin D deficient patients had higher NAFLD histologic severity (p=0.042) and serum concentrations of alanine aminoteransferase (ALT) compared to the NAFLD patients with vitamin D sufficiency (p=0.005). Vitamin D-deficient patients were at higher odds for having hypercholesterolemia (p=0.009) and high LDL-c (p=0.011) than ones with sufficient vitamin D status even when adjusted for confounders.

    Conclusion

    Vitamin D deficiency in the patients with NAFLD was found to be associated with higher odds of an unfavorable lipid profile and NAFLD histologic severity.

    Keywords: Serum vitamin D, Lipid profile, Serum glucose, Insulin resistance, Non-alcoholic fatty liver
  • Samereh Dehghani-Soltani, Mohammad Mohsen Taghavi, Nastaran Sadat Hashemi-Madani, Zeinab Sirizinezhad, Ahmad Shabanizadeh, Zahra Taghipour, Akram Molahosseini, Abdolreza Babaee* Pages 1025-1036
    Background and Objectives

    Measuring the dimensions of bones is essential from the perspective of surgery related to bones and joints. The position of the nutrient foramen and the bones' dimensions vary in different populations. The aim of this study was to determine some anthropometric dimensions and topography of nutrient foramina in the femora and tibiae.

    Materials and Methods

    In this descriptive study, the anthropometric dimensions of 45 femora and 25 tibiae were measured using a caliper, meter, and goniometer. The number, shape, position, and measurements of nutrient foramina were also evaluated. This measurement was made in 2022 and on the bones in the Anatomy Museum of the Faculty of Medicine. The results were reported as frequency, frequency percentage, mean, standard deviation, minimum, and maximum.

    Results

    In the femur, 88.06% (n=59) and in the tibia, all the foramina were oval. Also, in the femur and tibia, 40.30% (n=27) and 50% (n=13) of nutrient foramina were located in the body's upper third, respectively. The average neck and head circumferences of the femur were 10.47 and 13.90 cm, respectively, and the average body length of the tibia and femur were 34.08 and 42.92 cm, respectively. Also, the average angle between the body and the neck and the femoral neck anteversion were 129.5 and 13.88 degrees, respectively. The medial and lateral femoral condyles lengths were 9.89 and 10.57, and their widths were 3.04 and 3.58 cm, respectively. Furthermore, the sizes of the medial and lateral condyles of the tibia were 3.96 and 3.55, and their widths were 2.67 and 2.69 cm, respectively.

    Conclusion

    It is essential to collect anthropometric information specific to each population for clinical and forensic applications.

    Keywords: Anthropometry, Nutrient foramen, Femur, Tibia, Topography
  • Razieh Pak, Majid Mahmoud Alilou*, Mansur Bayrami, Abass Bakhshi Pour Roudsari Pages 1037-1054
    Background and Objectives

    Social anxiety disorder (SAD) is the most common anxiety disorder. The majority of individuals with social anxiety have a bias toward threatening signs. The present study was designed aiming to compare attentional bias in socially anxious, subclinical, and normal university students in Tabriz universities.

    Materials and Methods

    The present study is descriptive and the statistical population included all university students in Tabriz in the academic year 2021-2022. Among the participants, 90 individuals were selected via purposive sampling. The measurement tools in this study were Connor's Social Phobia Inventory (SPIN), Beck's Depression Inventory, Spitzer's Generalised Anxiety Disorder Assessment (GAD-7), Attentional Task (Dot-probe Task), and Structured Clinical Interview for DSM-5 (Diagnostic and Statistical Manual of Mental Disorders). Data analysis was conducted using multivariate analysis of variance (MANOVA).

    Results

    The results of MANOVA on attentional bias toward emotional faces showed that the members of socially anxious group spent significantly more time paying attention to emotional faces of sadness, anger, disgust, and fear compared to the normal group (P<0.001). Also, subclinical individuals spent more time paying attention to the emotional face of anger than the normal group (P<0.001).

    Conclusion

    The results obtained from the present study showed that socially anxious and subclinical individuals show attentional bias towards emotional faces. Knowledge about attentional bias in socially anxious individuals can lead to an increase in understanding and awareness of their behavior for counseling and psychotherapy.

    Keywords: Social anxiety disorder, Students, Attentional bias
  • Mojgan Rouhi, Alireza Manzari Tavakoli*, Mahshid Tajrobehkar Pages 1055-1070
    Background and Objectives

    Hemodialysis patients are exposed to psychological risks related to health. Cognitive behavioral therapy can play an effective role in improving psychological characteristics related to health. Therefore, this research was conducted with the aim of determining the effect of cognitive behavioral therapy on self-awareness, emotional regulation, and quality of life of hemodialysis patients in Kerman.

    Materials and Methods

    The present study is a quasi-experimental one with a pre-test, post-test, and follow-up design and a control group. The statistical population of this research was the patients of Shafa Hospital and Javad Al-Aima Clinic in Kerman in 2022. For this research 30 hemodialysis patients were selected using convenience sampling based on inclusion criteria, and randomly assigned into experimental and control groups of 15 subjects. The experimental group went under 8 sessions of 75 minutes twice a week, while the control group was held back on training. The evaluations of the participants were conducted using questionnaires of self-awareness, emotion regulation, and quality of life. The collected data were analyzed using two-way repeated measures ANOVA.

    Results

    The mean scores of coherent self-knowledge, emotion regulation, and quality of life before the intervention were 26.68, 37.93, 60.27 in the cognitive behavioral therapy group and 26.67, 37.95, 59.60 in the control group (p>0.05), respectively. After the intervention, a significant increase was observed in the mean score of the investigated psychological characteristics in the cognitive behavioral therapy group compared to the control group (p<0.001).

    Conclusion

    The results of the study showed the effect of cognitive behavioral therapy intervention in the improvement of psychological characteristics in the experimental group. Therefore, this intervention can be used as a complementary treatment in hemodialysis patients.

    Keywords: Cognitive behavioral therapy, Coherent self-knowledge, Emotion regulation, Quality of life, Hemodialysis patients
  • Faezeh Esmaeili Ranjbar, Hassan Ahmadinia, Mohsen Rezaeian, Mojtaba Sanji Rafsanjani, Shakiba Gorouhi, Afsaneh Esmaeili Ranjbar* Pages 1071-1084
    Background and Objectives

    Cardiopulmonary resuscitation (CPR) is an immediate action to delay or prevent death with cardiopulmonary arrest. Since nurses are usually the first to face this situation, the current study examines the nurses’ awareness of the latest CPR protocol at the Ali Ibn Abitalib Hospital in Rafsanjan.

    Material and Methods

    In this descriptive study conducted in the Ali Ibn Abitalib Hospital in Rafsanjan in 2019, 279 nurses were chosen by census method, and their level of awareness was assessed using a questionnaire based on the latest CPR instructions and the American Heart Association guidelines. Data analysis was accomplished by independent t-test, one-way analysis of variance, and Chi-square and Fisher’s exact tests.

    Results

    The average age of the participants in this study was about 34.59±7.01, out of which 182 (65.23%) were women. The average awareness score was estimated to be 71.84±5.57 (the highest score was 84.06 and the lowest score 52.17). Nine participants (3.22%), 255 participants (91.4%), and 15 participants (5.38%) had a weak, good, and excellent awareness, respectively. Meanwhile, the correlation between nurse’s awareness and CPR courses was not significant (p=0.544). 

    Conclusion

    Most of the nurses had a good level of awareness of CPR, and practical training, exercises, and course evaluations in the field of CPR are recommended to increase the level of awareness of CPR.

    Keywords: Cardiopulmonary resuscitation, Nurses, Awareness, Cardiopulmonary arrest, Rafsanjan
  • Sepideh Sefidbakht, Mohammad Zarenezhad*, Milad Ghasrifard, Homayoun Hosseininezhad, Saeid Gholamzadeh, Alireza Doroudchi Pages 1085-1092
    Background and Objectives

    Medical malpractice as professional negligence may cause injury or death of the patient. The purpose of this study was to investigate the cases of complaints against radiology specialists and medical staff referred to Fars Province General Administration of Forensic Medicine.

    Materials and Methods

    In this descriptive study, all cases of medical malpractice complaints in the specialized field of radiology from 2001 to 2020 referred to Fars Province General Administration of Forensic Medicine were investigated. Descriptive statistics were used to report the findings.

    Results

    In the present study, there were 64 complaints. According to the results of the commission, 38 cases (59.37%) were acquitted, and 22 cases (34.37%) were convicted. In terms of type of malpractice, 10 cases (15.62%) were non-observance of government rules followed by compound malpractice occurred in 9 cases (14.06%).

    Conclusion

    In the present study, the most frequent types of malpractice were failure to comply with government systems and compound malpractice.

    Keywords: Malpractice, Radiology, Forensic medicine, Fars province
  • Moslem Kohgardi, Mohammad Asadpour, Seyedeh Shirin Lotfipur Rafsanjani, Mostafa Nasirzadeh* Pages 1093-1100
    Background and Objectives

    Teachers have a key role in reducing the complications of emergency events. This study aimed to determine the knowledge, attitude, and behavior of primary school teachers in Rafsanjan regarding emergency events of diabetes and accidents in schools.

    Materials and Methods

    This descriptive research was conducted on 100 primary school teachers in Rafsanjan City by census method. Data were collected in three sections of demographic information, knowledge, and attitude and behavior assessment. Data were analyzed using Pearson’s correlation test, independent two-sample t-test, and one-way ANOVA.

    Results

    There was a significant relationship and a direct correlation between the score of attitude towards diabetes and age (r=0.240, p=0.016) and the level of education (p=0.013), and between the score of teachers’ attitude towards accidents and age (r=0.217, p=0.030) and their behavior and age (r=0.242, p=0.015).

    Conclusion

    Despite the desirability of teachers’ knowledge, attitudes, and behavior score, it is recommended that the retraining program be implemented with the aim of improving the knowledge, attitude, and practice of younger teachers.

    Keywords: Knowledge, Attitude, Behavior, Emergency events, Diabetes, Accidents, Teacher, Rafsanjan